گروه وکلای میعاد عدالت :: دفتر وکالت، موسسه حقوقی و شبکه حقوقی میعاد عدالت - خانواده - طلاق توافقی

خانواده - طلاق توافقی

09124069602
02147628002
شعبه 1: صادقیه
شعبه 2: پاسداران





طلاق توافقی

مدارک مورد نیاز برای طلاق توافقی: برای انجام و ثبت هر گونه طلاق در دفاتر رسمی طلاق باید از طریق دادگاه نسبت به دریافت گواهی عدم امکان سازش اقدام کرد و سپس گواهی را به دفاتر طلاق برای ثبت رسمی و صدور طلاقنامه ارائه نمود.
مدارک ذیل به پیوست دادخواست طلاق توافقی توسط خود فرد یا وکیل وی تقدیم میشود:
1- سند ازدواج 2- شناسنامه و کارت ملی زوج 3- شناسنامه و کارت ملی زوجه 4- تست عدم بارداری از سوی زوجه 5- وکالت نامه محضری طلاق( الزامی نیست، فقط در صورت اعطای وکالت در طلاق از سوی زوج به زوجه) 6- توافق مبنی بر نحوه پرداخت یا بذل مهریه، نفقه، تعیین تکلیف حضانت فرزند مشترک و... (الزامی نیست)
مبنای قانونی طلاق توافقی: ما در قانون چيزي به نام طلاق توافقي نداريم. در واقع طلاق توافقي محصول ابتكار زناني است كه در برخورد با نواقص قانون مردسالار آن را به وجود آورده‌اند .در خصوص مبنای قانونی این نوع طلاق لازم به توضیح است که از آنجا که در طلاق توافقی خواهان می‌تواند زوج یا زوجه باشد، باید میان دو حالت تفاوت قائل شد:
1-در صورتی که خواهان طلاق زوج باشد، مبنای قانونی آن را می‌توان ماده 1133 قانون مدنی دانست که بیان می‌کند « مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون، با مراجعه به دادگاه، تقاضای طلاق همسرش را بنماید».
 2-در صورتی که خواهان طلاق زوجه باشد، قضات دادگاه‌ها طلاق توافقی را به لحاظ قانونی با ماده 1146 که مبین طلاق خلع است تطبیق می‌دهند:  طلاق خلع آن است كه زن به واسطه كراهتی كه از شوهر خود دارد در مقابل مالی كه به شوهر می دهد طلاق بگیرد اعم از اینكه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا كمتر از مهر باشد.
در طلاق توافقي زن و مرد توافق مي‌كنند از يكديگر جدا شوند و اين توافق در حكم دادگاه ثبت مي‌شود و ضمانت اجراي قانوني پيدا مي‌كند، ولي از آنجا كه زنان هيچ حربه‌اي براي راضي كردن همسر خود براي جدايي ندارند و مطابق با ماده 1133 قانون مدني حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت كه بخواهد مي‌تواند زن خود را طلاق دهد معمولا همه حقوق مالي خود را مي‌بخشند تا همسرشان را براي جدايي راضي كنند.
طلاق توافقی مصداق بارز رعایت قاعده" امساک به معروف یا تصریح به احسان" می باشد.یعنی اینکه یا باید به صورت عرف و معمول زندگی عادی را ادامه داد در غیر این صورت زوجین بدون ایجاد زحمت و مزاحمتی برای یکدیگر از هم جداشوند.


خواهان و خوانده در دادخواست: در طلاق توافقی در برگ دادخواست فرقی ندارد که زوج و زوجه کدامشان به عنوان خواهان و یا خوانده قرار گیرند. معمولا قاعده بر این است که نام زوج و زوجه با هم در ستون خواهان نوشته می شود و اگر در یک جا زندگی می کنند محل اقامتشان به یک نشانی درج می گردد، و یا مثلاً اگر زوجه به دلیل اختلافات در منزل پدر یا اقوام دیگرش به سر می برد محل اقامت فعلی خود را در دادخواست می نویسد.
تعیین تکلیف حقوق مالی و غیرمالی: روال بر این است که توافقات به عمل آمده از حیث مهریه و نفقه و اجرت المثل و نحله، و در صورت داشتن فرزند، حضانت وی و زمان و مکان ملاقات نیز در متن دادخواست نوشته خواهد شد. همچنین در مورد طلا و زیورآلات و هدایایی که به یکدیگر داده اند می توانند گذشت کنند یا از یکدیگر بخواهند و همین طور اگر طلبی از یکدیگر داشته باشند می توانند توافقا از آن گذشت نمایند و یا از یکدیگر مطالبه کنند.
اگر هر یك از زوجین در طلاق توافقی حق حضانت فرزندان را به دیگری واگذار كند، بعدها می‌‏تواند از این امر عدول نماید زیرا حضانت، هم حق و هم تكلیف والدین است.
 پس همان طور كه پدر یا مادر حق حضانت یعنی نگاهداری اطفال را در سنینی از زندگی آنها دارند، نسبت به آنها تكلیف هم دارند و تكلیف را نمی‌‏توان از خود ساقط كرد. به عبارت دیگر پدر یا مادر نمی‌‏تواند حق فرزند را ساقط كند. و در صورت پشیمانی حتی بعد از طلاق می‌توانند مجدداً به دادگاه مراجعه نموده و طی دادخواستی حضانت فرزندان را درخواست نماید
نکته: معمولا پس از صدور حكم طلاق توافقي، شوهر هيچ اجباري براي آمدن به محضر ندارد و چون اين طلاق با توافق طرفين صورت مي‌گيرد، به لحاظ قانوني رفتن به محضر هم بايد با توافق طرفين باشد و نمي‌شود توافق طرفين را با الزام همراه كرد. بنابراين براي حل اين مشكل شايد بهترين راهكار اين باشد كه طرفين الزام رفتن به محضر را هم جزيي از تعهدات خود در دادخواست ذكركنند تا در نهايت در حكم دادگاه منعكس شود. در اين صورت مي‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست كرد. چنانچه مرد از اجرای حکم قطعی توافقی انصراف دهد، به دلیل این‌که حق طلاق با مرد و به صورت یک‌طرفه است، در نتیجه زوجه بدون اثبات دلایل موجه که شامل عسر و حرج، تحقق شروط ضمن عقد و غیره  می‌شود، نمی‌تواند طلاق بگیرد.
وکالت دادن به وکیل دادگستری در طلاق توافقی: یک وکیل نمی تواند از طرف زوج و زوجه هردو وکالت در طلاق را داشته باشد. اگر زوجه از زوج وکالت در طلاق را داشته باشد، وکیل دادگستری، در واقع وکیل با واسطه ی زوج خواهد بود. بنابراین حضور زوجه در دادگاه و امضای دادخواست و سایر مدارک از سوی او الزامی است. مگر اینکه زوج و زوجه هر کدام به دو نفر وکیل دادگستری برای انجام امور، وکالت بدهند که در این صورت نیاز به حضور هیچ یک از زوجین در دادگاه نمی باشد و کلیه اقدامات حتی ثبت و انجام تشریفات طلاق بدون حضور آنها انجام می شود.
اثر اسقاط حق تجدیدنظرخواهی: اگر زوجین هنگام صدور حکم طلاق توافقی، حق تجدیدنظر را از خود سلب کرده باشند، با توجه به لزوم اجرای احکام قانونی به درخواست محکوم‌له، حکم به درخواست یک‌طرفه هر یک از زوجین قابل اجرا است . ضمن اینکه حکم قطعی است و دیگر برای اجرا نیازی به سپری شدن مهلت 20 روزه تجدیدنظرخواهی نیست.
اما اگر در رأی صادره طلاق توافقی، این حق پابرجا باشد و ساقط نشود، هر یک از طرفین می‌توانند به آن اعتراض نموده و از ادامه‌ی کار انصراف دهد. با این کار پرونده مختومه و غیرقابل اجرا می‌شود.
درخصوص فرض اول که زوجین حق تجدیدنظر و فرجام‌خواهی را از خود ساقط نموده و طلاق توافقی با فرض قانونی قطعی صادر شده باشد، نظر دیگری بین محاکم جاری است که ناشی از اصول استقلال قضات و استقلال در تفسیر قضایی ایشان است. افراد که به این نظریه معتقدند می‌گویند: با فرض قطعی بودن این رأی چنانچه زوجه از اجرا منصرف شود با توجه به اینکه اجرای طلاق با مرد بوده -که یک حق شرعی و قانونی است- به صورت یکطرفه نیز قابل اجرا است. اما با انصراف زن از ادامه عملیات اجرایی مانعی در اجرا نبوده و زوج می‌تواند صیغه طلاق را اجرا کند. حتی در صورت خودداری زن از حضور در دفتر ثبت طلاق نماینده دادگاه به جای او در محضر حاضر و دفتر را امضا می‌نماید.
وکالت در اجرای صیغه طلاق: چنانچه در جلسه رسیدگی دادگاه، زوجین متفقا درخواست طلاق خُلع را بنمایند و زوج حاضر باشد برای اجرای صیغه طلاق به زوجه وکالت بلاعزل بدهد، دادگاه نیز در متن حکم گواهی عدم امکان سازش، ضمن عقد خارج لازم از سوی زوج به زوجه وکالت بلاعوض می دهد که برای اجرای صیغه طلاق به یکی از دفاتر طلاق مراجعه و خود را به طلاق خلعی مطلقه نماید. در حال حاضر، رویه دادگاهها هم اغلب در صدور گواهی عدم امکان سازش که بنا به خواسته زوجین صورت می گیرد به همین منوال است. حکمی که بدین صورت صادر می گردد به لحاظ اینکه زوج دیگر نمی تواند از آن عدول کند و پشیمان شود، به نفع زوجه می باشد.
بذل مال از سوی زوجه و امکان رجوع از بذل: چنانچه زن به هنگام توافق در شرایط طلاق و تنظیم صورتجلسه، مالی را بذل کرده و طلاق از نوع خلع همراه با بذل باشد در ایام عده می‌تواند به مال بذل شده رجوع نماید و خواهان دریافت تمامی حقوق مالی خویش گردد. ولی اگر طلاق وی از انواعی باشد که عده ندارد، با همان شرایط توافقی قطعیت یافته، حکم اجرا می‌گردد. اما چنانچه مرد از اجرای حکم قطعی توافقی منصرف شده باشد با توجه به اینکه ایقاع طلاق(اعمال حق طلاق به صورت یک طرفه و یک جانبه) به اختیار زوج بوده و زوجه بدون اثبات ادله موجه (عسر و حرج – تحقق شروط ضمن عقد) مجاز به طلاق نبوده اجبار زوج به انجام ایقاعی که از آن منصرف شده وجه شرعی نداشته و امکانپذیر نمی‌باشد.
پرسش و پاسخ:
1-آیا هر یک از زوجین پس ازدرخواست طلاق توافقی می توانند از درخواست خود عدول کنند؟
پاسخ این است که بله. زوج یا زوجه یا هر دو می توانند تا قبل از آخرین جلسه دادگاه که منجر به صدور حکم می گردد از نظر خود عدول نمایند؛ یعنی پشیمان شده و دادخواست خود را پس بگیرند و در واقع از دادگاه بخواهند که آن را نادیده تلقی نماید.
2- آیا بعد از گواهی عدم امکان سازش، زوج در دادن طلاق و یا جلوگیری از آن دخیل است و اختیاراتی دارد؟
اگر در حکم صادره، طلاق از نوع خلعی باشد و از سوی زوج ضمن عقد خارج لازم، وکالت بلاعزل به زوجه داده شده باشد، فقط زن می تواند با مراجعه به محضر و اجرای صیغه طلاق خود را مطلقه نماید. لذا در چنین حالتی شوهر نمی تواند مانع این امر گردد. و چنانچه زن به محضر مراجعه ننموده و انجام طلاق را نخواهد و به عبارتی حکم را اجرا نکند، شوهر نمی تواند حکم را اجرا کند یعنی نمی تواند با آن حکم، از محضر بخواهد که صیغه طلاق جاری گردیده و زنش را طلاق دهد. بنابراین در اینجا با چنین حکمی، طلاق در اختیار زن قرار می گیرد و او است که تصمیم می گیرد که طلاق بگیرد یا نگیرد. لذا در چنین وضعی که زن حکم را اجرا نکرده و برای طلاق اقدام نمی نماید و شوهر مصر به طلاق باشد تنها راه برای مرد این است که به دادگاه مراجعه نماید و از ابتدا دادخواست طلاق رجعی بدهد و پس از صدور حکم طلاق رجعی، اقدام به طلاق دادن زن نماید.
3- آیا زوج می تواند پس ازانجام طلاق خلع رجوع کند؟
 با توجه به مواد 1143 الی 1149 قانون مدنی، در طلاق خلع تا زمانی که زن به مال البذل (مالی را که زن بذل کرده) رجوع نکرده، شوهر نیز نمی تواند به طلاق رجوع کند. توضیح اینکه: زن بعد از اجرای صیغه طلاق تا عدّه طلاق باقی است می تواند از آنچه که بذل کرده پشیمان شود و آن را از شوهر مطالبه نماید و شوهر در مقابل، این حق را پیدا می کند که به طلاق رجوع کند. و برای اینکه این رجوع صورت گیرد شوهر با قصد و اراده باید لفظی بگوید یا عملی انجام دهد که دلالت بر رجوع داشته باشد مثلاً بگوید از طلاق رجوع کردم و یا ... در این صورت بدون اینکه به عقد نکاح مجدد نیاز باشد، طلاقی که انجام گرفته نادیده تلقی می شود و تمام اوضاع و احوال به حال قبل از طلاق برمی گردد.
4- زن تا چه مدتی می تواند به بذل رجوع کند و همچنین مرد در مقابل تا چه مدتی می تواند به طلاق رجوع کند؟
مدتی که زن در طلاق خلع می تواند به بذل رجوع کند در زمان عده است و همچنین در مقابل، مرد نیز می تواند فقط در مدت عده رجوع کند. یعنی هر دوی زوجین فقط تا پایان عده چنین فرصتی دارند و پس از آن، دیگر برای هیچ یک از آنها چنین حقی نیست. البته همان طور که گفته شد در این طلاق، ایجاد حق رجوع برای مرد منوط به رجوع زن به مال البذل است.
5- چنانچه رجوع فوق صورت گیرد و در نتیجه آثار طلاقی که واقع شده از بین برود، مجددا زن می تواند به استناد همان حکم دادگاه مجددا به محضر مراجعه و صیغه طلاق جاری گردد؟
خیر. زیرا همان طور که گفته شد پس از رجوع زن به مال البذل و سپس در صورت رجوع مرد به طلاق، همه چیز به اوضاع و احوال سابق برگشته و دیگر حکم صادره برای اجرای صیغه طلاق اعتباری ندارد.
6- آیا اگر هر یک از زوجین درطلاق توافقی حق حضانت فرزندان را به دیگری واگذار کند، بعدها می تواند از این امر عدول نماید و مجددا تقاضای حضانت آنها را بنماید؟
بله. چون حضانت، هم حق و هم تکلیف والدین است. چنانچه ماده 1168 قانون مدنی صراحت دارد: «نگاهداری اطفال، هم حق و هم تکلیف ابوین است.» پس همان طور که پدر یا مادر حق حضانت یعنی نگاهداری اطفال را در سنینی از زندگی آنها دارند، نسبت به آنها تکلیف هم دارند و تکلیف را نمی توان از خود ساقط کرد. به عبارت دیگر پدر یا مادر نمی تواند حق فرزند را ساقط کند. مثلاً می دانیم که حضانت دختر تا 7 سالگی با مادر است. حال اگر در طلاق توافقی زوجه دختر 5 ساله را به پدر بدهد و حضانت را از خود سلب کند، چنین سلب اختیاری، اعتبار ندارد. و در صورت پشیمانی در چنین حالتی می تواند حتی بعد از طلاق مجددا به دادگاه مراجعه نموده و طی دادخواستی حضانت فرزندان را درخواست نماید.
7- آیا اگر زن در طلاق توافقی، قبول نمایدکه نفقه طفل را به عهده بگیرد، بعدا می تواند از دادگاه تقاضا نماید که مرد یعنی پدر طفل نفقه را بدهد؟
بله. زیرا طبق ماده 1199 قانون مدنی که می گوید: «نفقه اولاد بر عهده پدر است ...»، در صورتی که پدر طفل در حیات باشد، مادر مکلف به پرداخت نفقه نمی باشد. لذا چنانچه در طلاق توافقی، مادر تقبل نفقه فرزندان تحت حضانت خود را نموده باشد، بعدها می تواند به دادگاه مراجعه و درخواست نفقه آنها را بنماید.
8- آیا پس از صدور گواهی عدم امکان سازش (که با توجه به درخواست طلاق توافقی زوجین صورت گرفته و مجوز طلاق خلع همراه با وکالت بلاعزل از سوی زوج به زوجه داده شده است)، اگر شوهر حق و حقوق مندرج در حکم را به زن ندهد؛ در صورتی که زن با مراجعه به دفتر طلاق و اجرای صیغه طلاق، خود را مطلقه نماید، آیا بعدا می تواند حق و حقوق مربوطه را درخواست نماید؟
بله. زیرا وقتی اصل حکم که اجرای صیغه طلاق است، اجرا می گردد، متفرعات و جزئیات مندرج در آن نیز لازم الاجرا می شود.


جهت مشاوره حقوقی و سپردن پرونده با ما تماس بگیرید

09124069602
09307677973
02147628002

نمونه پرونده های به سرانجام رسیده توسط گروه کانون وکلای میعاد عدالت